آقا این روزا نمیدونم چرا اینقد وبلاگ زده شدم.
این چند وقت در کنار همه شلوغیایی که داشتم فیلم دیدم کتاب خوندم مسافرت رفتم و در کل سعی میکنم که از زمان به بهترین شکل ممکن استفاده کنم.
یه تبریک بهم بگید سمت سرپرستی گرفتم. امیدوارم که از مزایاشم چیزی بهمون برسه :D
برای بار دوم دانشجوی کارشناسی شدم. البته دوست داشتم که ارشد بخونم ولی از پس هزینه هاش فعلا بر نمیام. به خاطر کارم نیاز داشتم که دو سالی درس بخونم که مرتبط با کارم باشه.
مامانمم خیلی بهتر و قندش بالاخره اومد زیر 100. اشتهاشم به طرز خوشحال کننده ای زیاد شده. و افتاده رو دور افزایش وزن. خدا رو شکر. خدا همه مریضا رو شفای عاجل بده.
یواشکی نویسیهای خاله ریزه...
برچسب : نویسنده : yaddashte-yek-zana بازدید : 151